نگاهی ویژه به عملکرد تشکل های صنفی و صنعتی
تهیه شده از سوی آقای مهندس کوچک دبیرانجمن و عضو هیأت مدیره
اگر تشکل های صنعتی و صنفی کشور با روشهای علمی و کاربردی و نیز الگوهای آموزشی جدید آشناتر شوند ؛ آن وقت به جای صرف هزینه مادی و معنوی جهت رویارویی و نفی همدیگر ، به اثبات نظریه خود از طریق علمی می پردازند و به رشد و تعالی صنفی و صنعت و اقتصاد استان و کشور کمک خواهد کرد .اگر به مفهوم تشگل صنفی بر اساس تعاریف و مفاهیم استاندارد آماری نگاهی بیندازیم ، به تعریف نهایی شده ذیل می رسیم : { تشکل صنفی عبارت است از مجموعه ای از افراد یا گروههایی که براساس توافق و شرکت داوطلبانه در یک رشته می شود صنفی یا صنعتی یا زمینه های مرتبط تشکیل می شود و با ایجاد ساختاری ویژه ، اساسنامه و ارکان معین و وظایف مشخص به منظور نیل به اهدافی تعریف شده فعالیت می کند . } این تعریف نهایی شده که به نظر می رسد چندان هم رهگشا و هدایت کننده نباشد ، تعریفی است که بنا به پیشنهاد دستگاه اجرایی مرتبط یعنی سازمان یا وزارتخانه به تصویب مراکز مختلف و آمار ایران نیز رسیده ؛ در عین حال تعریفی که جامع و مانع نیست و متأسفانه بر ضرورت همگرایی تشکل های صنفی و صنعتی و حتی چشم انداز منافع ملی تاکید نکرده است . اما این وظایف مشخص و اهداف تعریف شده که قرار است یک تشکل صنفی به آن برسد ، چیست و کجاست و رابطه مستقیم و غیرمستقیم آن وظایف و اهداف با دیگر تشکل های دیگر که اتفاقاٌ در بیشتر موارد در تعارض یکدیگر هستند چیست ؟ از سوی دیگر دستگاههای اجرایی مرتبط با آ ن اهداف در چه منطقه و مرزی محدود و معلوم می شود . به گونه ای که پس از فعالیت های داوطلبانه یک گروه یا افراد عضو یک تشکل خاص در مسیر رسیدن به اهداف خود ، چه روش های مدبرانه ای باید در دستور کار خود قرار دهد ؟؟ سوال واقعی این است که چگونه اهداف یک تشکل باید بر اساس مصالح جمعی و منافع ملی عملیات اجرایی آن گروه تعریف و تنظیم شود که به برای رسیدن به هدف ، تشکل دیگر نیز ازان تاسی نماید تا به توفیقاتی مشابه دست یابند و به حاشیه های غیراصولی مبادرت نورزند . از طرف دیگر ، اگر بخواهیم ریشه این تعارض و واگرایی تشکل های صنفی و صنعتی و شکاف موجود بین آنان را بررسی کینم . اولین چیزی که به چشم می آید نحوه اداره یک تشکل ، چگونگی انتخاب هیأت مدیره و دبیرهای اجرایی و نحوه تعامل تشکل ها با سازمانهای مرتبط و حتی تعریف ارتباطی با آن سازمانهاست . به طور قطع برای اینکه یک استان و کشور بتواند از نقش تشکلهای بخش خصوصی نهایت استفاده را ببرد و مدیران دولتی بتوانند به مشورت ارائه شده از سوی آنان تکیه کنند که جز الزامات قوای حاکمه میباشد ، بایستی آن دستگاه اجرایی در جمع بندی به این نتیجه برسد که راهبرد ارائه شده با مصالح و منافع ملی در تعارض نیست و فقط به قصد سودجویی صنفی پیشنهاد نمی شود و تعقل و تدبیر و دوراندیشی و مصالح ملی استانی و کشوری در آن لحاظ شده است . همه دست اندرکاران اعتقاد دارند که منافع ملی مقدم بر منافع شخصی ، حزبی و تشکلی است . پس از لحاظ فرهنگی و خاستگاه قلبی فعالان این عرصه ، با مشکلی مواجه نیستیم ؛ اما در میدان مهم و پراهمیت آموزش در تشکل ها با مشکل جدی و اساسی روبه رو هستیم . مسلما وقتی یک تشکل می تواند با رهنمودهای تخصصی خود ، گره از مشکلات اعضای خود بگشاید که اعضای هیأت مدیره آن با توجه به تغییرات سریع و عمیق علمی و تغییرات فناوری بپذیرد که از لحاظ کمی و کیفی ادامه حیات تشکل وابسته به دانش ، آگاهی و مهارت و بالندگی است که به فضل الهی در سیاست های اجرایی این انجمن در اولویت قرار دارد ، پس آموزش پذیری به عنوان رکن اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی در برنامه های یک تشکل باید از جایگاه مناسبی برخوردار باشد ؛ چرا که در غیر این صورت ، ایستایی و کرختی بر فضای کاری حاکم شده و تشکل به سمت جمود فکری و به عبارت ساده تر دچار لجبازی صنفی می شود . که اثار و بقایای آن را در بعضی از تشکل ها در استان مشاهده می کنیم .به طور قطع بهترین راه برای حل این مشکل ، استفاده از توانایی های بالقوه افراد و شکوفایی استعدادهای افراد نخبه یک تشکل است که این مهم بایستی از وظایف اصلی هیأت مدیره نیز به شمار آید تا با برگزاری مداوم و برنامه ریزی شده سمینارها ، همایش ها و کارگاه های آموزشی به مدد فعالان عرصه صنعت و صنف که گاهی به صورت سنتی اداره می شود و خلاقیتی وجود ندارد بیاید . اگر تشکل های صنفی ما با روشهای علمی و کاربردی و الگوهای آموزشی جدید آشناتر شوند ، آنوقت به جای صرف هزینه مادی و معنوی جهت رویارویی و نفی همدیگر به اثبات نظریه خود از طریق علمی می پردازند .
تاریخ : ۱۹فروردین ۱۳۹۶
بازدید: 470